مجموعهداستان «حتی وقتی میخندیم» فریبا وفی، شامل بیستودو داستان کوتاه است که چهار زن را در مرکز روایت قرار میدهد؛ زنانی که دور هم جمع میشوند، میخندند حتی در غم، و گفتوگوهایشان از فرزندان آغاز میشود و به شوهران میرسد. صدایشان ابتدا نرم و لطیف است، اما کمکم خشنتر میشود. همه به شوهرانشان خیانت میکنند، هرچند خیانتشان یکسان نیست: یکی با پختن غذا با آب دهان، دیگری با غارت مالی همسر، سومی با گرفتن احساس از او و دیدنش همچون شیئی در خانه، و چهارمی با خیانت به خودش؛ چون هرگز آنگونه که دلش میخواسته زندگی نکرده و حالا حتی نمیداند دلش چه میخواسته.
«ما چهار نفر بودیم. دور میز نشسته بودیم، چای مینوشیدیم و میخندیدیم. یکی گفت: بچههامون خوبه، شوهرانمون نه. خندهمان بلند شد، اما چشمهامون خیس بود. من فکر کردم: خیانت، یعنی همین؛ که دیگه نتونی دروغ بگی، حتی به خودت.»
| نویسنده | فریبا وفی |
|---|---|
| ناشر | مرکز |
| سال انتشار | 1378 |
| تعداد صفحه | 92 |
| قطع | رقعی |
| شابک | 9789643054571 |
| نوع جلد | نرم |
هنوز هیچ نظری برای این محصول ثبت نشده است.